جدول جو
جدول جو

معنی علی مدارسی - جستجوی لغت در جدول جو

علی مدارسی
(عَ یِ مَ رِ)
ابن جمال الدین بن محمد ابراهیم بن شمس الدین بن مجدالمعالی قوام الدین مرعشی مدارسی. رجوع به علی مرعشی شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(عَ یِ مَ ءِ)
ابن محمد بن عبدالله بن ابی سیف بصری مدائنی. مکنی به ابوالحسن. مورخ و اخباری و راوی شعر. رجوع به ابوالحسن مدائنی و ماخذ ذیل شود: معجم المؤلفین ج 7 ص 211. عیون التواریخ ابن شاکر ص 79. الوافی صفدی ج 12 ص 169. سیرالنبلاء ذهبی ج 7 ص 230. الانساب سمعانی ص 515. تاریخ بغداد خطیب بغدادی ج 12 ص 54. الفهرست ابن الندیم ص 101. تاریخ طبری ج 11 ص 9. الفهرست طوسی ص 95. معجم الادباء یاقوت ج 14 ص 124. کامل التواریخ ابن اثیر ج 6 ص 175. النجوم الزاهرۀ ابن تغری بردی ج 2 ص 259. شذرات الذهب ابن عماد ج 2 ص 54. مرآت الجنان یافعی ج 2 ص 83. لسان المیزان ابن حجر ج 4 ص 253. مختصر دول الاسلام ج 1 ص 105. کشف الظنون حاجی خلیفه ص 1420
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ مُ رِ)
ابن احمد بن محمد بن کوثر محاربی غرناطی. مکنی به ابوالحسن. وی محدث و مسند و مقری بود و در ربیعالاّخر سال 589 هجری قمری درگذشت. او راست: کتاب العروس فی القراآت. (از معجم المؤلفین)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ رَ)
پهلوان علی دارکی، وی از طرف امیرمحمد مظفر، کوتوال سیرجان بود. و در سال 745هجری قمری امیر شیخ ابواسحاق اینجو پس از تسخیر شیرازبه قصد تسخیر کرمان به سیرجان رفت اما پهلوان علی دارکی در یکی از قلاع متحصن شد و امیرشیخ چون از تسخیرآنجا مأیوس گشت، اطراف آن شهر را غارت کرد و بطرف کرمان رفت. رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 282 شود
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ)
ابن محمد بن ابی القاسم بن ابراهیم بن علی بن محمد دادسی مغربی. وی در حدود سال 1075 ه. ق. درگذشت. او راست: 1- بدایهالطلاب فی علم وقت الیوم و الحساب، که بعداً خود آن را شرح کرد و به نام ’اتحاف ذوی الالباب فی شرح بدایهالطلاب’ نامید. 2- فتح المغیث فی شرح الیواقیت. 3- معونهالطلاب فی علم الحساب. 4- الیواقیت لطالب معرفهالمواقیت. (از معجم المؤلفین بنقل از هدیهالعارفین بغدادی ج 1 ص 76. فهرس الخدیویه ج 5 ص 330. ایضاح المکنون بغدادی ج 1 ص 168 ج 2 ص 732)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ رِ)
ابن احمد بن سعید بن حزم بن غالب بن صالح بن خلف بن سفیان بن یزید فارسی اندلسی قرطبی یزیدی. مشهور به ابن حزم و مکنی به ابومحمد. رجوع به ابن حزم و علی (ابن احمد...) شود
ابن عیسی بن سلیمان بن محمد بن سلیمان بن ابان نفری فارسی. مشهور به سکری و شاعرالسنه و مکنی به ابوالحسن. رجوع به علی سکری شود
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ)
برلاس (امیر...). وی از امرایی بود که در سال 858 هجری قمری همراه میرزا ابوالقاسم بابر بر سمرقند مستولی شدند. و او از جانب میرزا ابوالقاسم به حکومت ولایت کاشان و جاریک برگزیده شد. و در سال 863 هجری قمری وی به همراهی امیر سیداصیل، ازجانب سلطان ابوسعید مأمور دستگیری میرزا علاءالدوله و پسر او میرزا ابراهیم شد که از هرات به طرف مزینان و سبزوار گریخته بودند. آنگاه مأمور تسخیر قلعۀ عماد گشت و بر حسب فرمان سلطان، برج و بارۀ این قلعه را ویران ساخت. و در سال 864 از جانب سلطان سعید به همراهی چند تن از امرای دیگر مأمور تأدیب بعضی از قبایل عرب گشت که در حدود بیاروجمند اقامت داشتند. (از حبیب السیر چ خیام ج 4 ص 54 و 77 و 78 و 122)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ مَ)
ابن اسماعیل اندلسی مرسی ضریر. مشهور به ابن سیده و مکنی به ابوالحسن. رجوع به ابن سیده و علی (ابن سیده...) شود
لغت نامه دهخدا